- من از خانمم خسته شده بودم ، خیلی وقت بود که با هم بودیم
مانند ضبط فرسوده ، آهنگ مورد علاقه
بنابراین در حالی که او آنجا خوابیده بود ، من کاغذ را در رختخواب خواندم
و در ستون شخصیت ، این نامه وجود داشت که من خواندم
اگر پینا کولاداس را دوست دارید و در زیر باران گرفتار می شوید
اگر اهل یوگا نیستید ، اگر نصف مغز دارید
اگر دوست دارید نیمه شب عاشق شوید ، در تپه های شنل
من عشقی هستم که تو دنبالش بودی ، برایم بنویس و فرار کن '
من به خانمم فکر نکردم ، می دانم که این به نظر می رسد معنا دار باشد
اما من و پیرزنم در همان روال قدیمی کسل کننده قرار گرفته بودیم
بنابراین به روزنامه نوشتم ، یک آگهی شخصی برداشتم
و اگرچه من شاعر هیچکس نیستم ، اما فکر کردم این نیمه بد نیست
بله ، من پینا کولاداس را دوست دارم و زیر باران گرفتار می شوم
من زیاد به غذای سالم علاقه ندارم ، من به شامپاین علاقه دارم
فردا ظهر باید با شما ملاقات کنم و تمام این نوار اداری را کوتاه کنم
در نواری به نام O'Malley's ، جایی که ما برای فرار خود برنامه ریزی می کنیم '
بنابراین من با امیدهای زیادی منتظر ماندم ، سپس او در محل قدم زد
لبخندش را در یک لحظه می شناختم ، منحنی صورتش را می شناختم
این خانم دوست داشتنی خودم بود و گفت: 'اوه ، این تو هستی'
و ما یک لحظه خندیدیم و من گفتم: 'من هرگز نمی دانستم'
این که شما از پینا کولاداس خوشتان می آمد و در زیر باران گرفتار شدید
و احساس اقیانوس و طعم شامپاین
اگر دوست دارید نیمه شب عاشق شوید ، در تپه های شنل
تو عشقی که من دنبالش بودم ، با من بیا و فرار کن '
اگر پینا کولاداس را دوست دارید و در زیر باران گرفتار می شوید
اگر اهل یوگا نیستید ، اگر نصف مغز دارید
اگر دوست دارید نیمه شب عاشق شوید ، در تپه های شنل
من عشقی هستم که تو دنبالش بودی ، با من بیا و فرار کن 'نویسنده/نویسندگان: روپرت هولمز
ناشر: Warner Chappell Music، Inc.
اشعار مجاز و ارائه شده توسط LyricFind