- من شما را نمی شناسم
اما من تو را می خواهم
بیشتر برای آن
کلمات در وجودم می افتند
و همیشه مرا گول بزن
و من نمیتوانم عکس العملی نشان دهم
و بازی هایی که هیچ وقت مبلغی ندارند
به بیش از منظور آنها
خودشان بازی خواهند کرد
این قایق را غرق کنید و به خانه نشان دهید
ما هنوز وقت داریم
صدای امیدبخش خود را بلند کنید تا حق انتخاب داشته باشید
حالا موفق شدی
به آرامی می افتم ، چشمانی که مرا می شناسند
و من نمی توانم برگردم
حالاتی که مرا می گیرد و محو می کند
و من سیاه رنگ شده ام
شما به اندازه کافی زجر کشیده اید
و با خود جنگید
وقت آن است که شما برنده شوید
این قایق را غرق کنید و به خانه نشان دهید
ما هنوز وقت داریم
صدای امیدبخش خود را بلند کنید تا حق انتخاب داشته باشید
حالا موفق شدی
این قایق را غرق کنید و به خانه نشان دهید
ما هنوز وقت داریم
صدای امیدبخش خود را بلند کنید تا حق انتخاب داشته باشید
حالا موفق شدی
افتادن آهسته آهنگ شما را بخواند
همراهش می خوانم
بازی به آرامی افتادن چیزی پیدا نشد. ممکن است حاوی پیوندهای وابسته باشد