- قد بلند و برنزه و جوان و دوست داشتنی
دختر ایپانما قدم می زند
و وقتی او می گذرد ، هر کدام که می گذرد می رود - آه
وقتی راه می رود ، شبیه سامبا است
که بسیار خنک می چرخد و بسیار ملایم تکان می خورد
اینکه وقتی او می گذرد ، هر کدام که می گذرد می رود - آه
(اوه) اما او او را بسیار غمگین تماشا می کند
چگونه می تواند به او بگوید که او را دوست دارد
بله ، من با خوشحالی قلبم را می سپارم
اما هر روز ، او به دریا می رود
او مستقیم به جلو نگاه می کند ، نه به او
قد بلند ، (و) برنزه ، (و) جوان ، (و) دوست داشتنی
دختر ایپانما قدم می زند
و وقتی او می گذرد ، او لبخند می زند - اما او نمی بیند
(نمی بیند)
(او فقط نمی بیند ، هرگز او را نمی بیند)
بازی دختر ایپانما چیزی پیدا نکرد. ممکن است حاوی پیوندهای وابسته باشد