- الیز مهم نیست چه می گویی
من فقط نمی توانم هر دیروز اینجا بمانم
مانند بازیگری یکسان ادامه دهید
نحوه عملکرد ما
هر راهی برای لبخند زدن ، فراموش کردن
و تصور کنید که ما هرگز به آن احتیاج نداشتیم
بیش از این
بیش از این
الیز مهم نیست چه کار می کنی
من می دانم که من هرگز واقعاً به درون شما وارد نمی شوم
تا چشمانت آتش بگیرد
راهی که باید
راهی که آبی می تواند مرا وارد کند
اگر آنها فقط می خواستند ، اگر فقط می خواستند
حداقل این حس دیگر را از دست می دادم
که پنهان می شود
از من و شما ، جهانهایی برای جدایی وجود دارد
با نگاه های دردناک و شکستن قلب ها
و همه دعاهایی که دستان شما می تواند انجام دهد
اوه ، من فقط تا آنجا که می توانید پرتاب کنید
و سپس همه را دور بیندازید
آه من همه را دور می اندازم
مثل پرتاب صورت به سمت آسمان
مانند پرتاب دست به دور
دیروز ایستادم و خیره شدم
با چشمانی گشاده در مقابل شما
و چهره ای که دیدم به عقب نگاه کرد
راهی که من می خواستم
اما من نمیتوانم جلوی اشکهایم را بگیرم
روشی که شما انجام می دهید
الیز معتقد است من هرگز این را نمی خواستم
فکر کردم این بار به تمام قول هایم عمل می کنم
فکر می کردم تو دختری هستی که همیشه در موردش خواب دیدم
اما من رویا را رها کردم
و وعده ها شکست
و تصور تمام شد
پس الیز
مهم نیست شما چه می گویید
من فقط نمی توانم هر دیروز اینجا بمانم
مانند بازیگری یکسان ادامه دهید
نحوه عملکرد ما
از هر راهی برای لبخند زدن
فراموش کنید و تصور کنید که ما هرگز به آن نیاز نداشتیم
بیش از این
بیش از این
و هربار سعی می کنم آن را بردارم
مثل ریزش شن
به همان سرعتی که آن را بر می دارم
از میان دستان چنگ زده ام فرار می کند
اما واقعاً هیچ کار دیگری نمی توانم بکنم
هیچ کار دیگری نمی توانم بکنم
هیچ کار دیگری نمی توانم بکنم
اصلاًنویسنده/نویسندگان: بوریس ویلیامز ، پری بامونت ، پورل تامپسون ، روبرت جیمز اسمیت ، سیمون گالوپ
ناشر: گروه انتشارات جهانی موسیقی
اشعار دارای مجوز و ارائه شده توسط LyricFind
بازی نامه ای برای الیز چیزی پیدا نشد. ممکن است حاوی پیوندهای وابسته باشد