- یک ، یک ، یک ، یک ، یک
شب در خواب صحبت می کنم
خودم را دیوانه می کنم
(خارج از ذهن ، خارج از ذهن)
آن را نوشتم و خواندم
امیدوارم نجاتم بده
(خیلی وقت ها ، خیلی وقت ها)
عشق من ، او باعث می شود احساس کنم هیچ کس دیگری نیست
هیچکس دیگر
اما عشق من ، او مرا دوست ندارد
بنابراین به خودم می گویم ، به خودم می گویم
یکی ، تلفن را بر ندارید
شما می دانید که او فقط تماس می گیرد چون مست و تنها است
دو ، به او اجازه ورود ندهید
باید دوباره او را بیرون کنید
سه ، دوستش نباش
می دانی که صبح در تخت او بیدار می شوی
و اگر زیر او هستید
از پسش بر نمیای
من قوانین جدیدی دارم ، آنها را حساب می کنم
من قوانین جدیدی دارم ، آنها را حساب می کنم
من باید آنها را به خودم بگویم
من قوانین جدیدی دارم ، آنها را حساب می کنم
من باید آنها را به خودم بگویم
من به جلو فشار می دهم
اما او مدام مرا به عقب می کشاند
(جایی برای برگشت ، به هیچ وجه)
(جایی برای برگشت ، نه)
اکنون من از آن عقب نشینی می کنم
بالاخره الگو را می بینم
(من هرگز یاد نمی گیرم ، هرگز یاد نمی گیرم)
اما عشق من ، او مرا دوست ندارد
بنابراین به خودم می گویم ، به خودم می گویم
انجام می دهم ، انجام می دهم ، انجام می دهم
یکی ، تلفن را بر ندارید
شما می دانید که او فقط تماس می گیرد چون مست و تنها است
دو ، به او اجازه ورود ندهید
باید دوباره او را بیرون کنید
سه ، دوستش نباش
می دانی که صبح در تخت او بیدار می شوی
و اگر زیر او هستید
از پسش بر نمیای
من قوانین جدیدی دارم ، آنها را حساب می کنم
من قوانین جدیدی دارم ، آنها را حساب می کنم
من باید آنها را به خودم بگویم
من قوانین جدیدی دارم ، آنها را حساب می کنم
من باید آنها را به خودم بگویم
تمرین کامل می کند
من هنوز سعی می کنم آن را قلبی یاد بگیرم (من قوانین جدیدی گرفتم ، آنها را می شمارم)
بخورید ، بخوابید و تنفس کنید
تمرین کنید و آن را تکرار کنید زیرا من (جدید شدم ، جدید شدم ، من)
یکی ، تلفن را بر ندارید
شما می دانید که او فقط تماس می گیرد چون مست و تنها است
دو ، به او اجازه ورود ندهید
باید دوباره او را بیرون کنید
سه ، دوستش نباش
می دانی که صبح در تخت او بیدار می شوی
و اگر زیر او هستید
از پسش بر نمیای
من قوانین جدیدی دارم ، آنها را حساب می کنم
من قوانین جدیدی دارم ، آنها را حساب می کنم
من باید آنها را به خودم بگویم
من قوانین جدیدی دارم ، من آنها را می شمرم (عزیزم می دانی من آنها را می شمارم)
من باید آنها را به خودم بگویم
به او اجازه ورود ندهید ، به او اجازه ورود ندهید
دوستش نباش ، دوستش نباش
به او اجازه ورود ندهید ، به او اجازه ورود ندهید
دوستش نباش ، دوستش نباش
از پسش بر نمیاینویسنده/نویسندگان: کارولین آیلین ، امیلی وارن ، یان کرکپاتریک
ناشر: Warner Chappell Music، Inc.، Peermusic Publishing، BMG Rights Management
اشعار مجاز و ارائه شده توسط LyricFind
بازی قوانین جدید چیزی پیدا نشد. ممکن است حاوی پیوندهای وابسته باشد