- وقتی از پنجره به بیرون نگاه می کنم ،
مناظر زیادی برای دیدن.
و وقتی به پنجره ام نگاه می کنم ،
خیلی آدمهای مختلف باید باشند
که عجیب است ، خیلی عجیب است.
شما باید هر بخیه را بردارید ،
شما باید هر بخیه را بردارید ،
شما باید هر بخیه را بردارید ،
Mmm ، باید فصل جادوگر باشد ،
باید فصل جادوگر باشد ، بله ،
باید فصل جادوگر باشد.
وقتی بالای شانه ام را نگاه می کنم ،
به نظر شما من چه می بینم؟
چند گربه دیگر به آن طرف نگاه می کنند
شانه اش به طرف من
و او عجیب است ، مطمئناً او عجیب است.
شما باید هر بخیه را بردارید ،
شما باید هر بخیه را بردارید ،
بیتنیک ها قصد دارند آن را غنی کنند ،
اوه نه ، باید فصل جادوگر باشد ،
باید فصل جادوگر باشد ، بله ،
باید فصل جادوگر باشد.
شما باید هر بخیه را بردارید ،
خرگوش هایی که در گودال می دوند ،
بیتنیک ها قصد دارند آن را غنی کنند ،
اوه نه ، باید فصل جادوگر باشد ،
باید فصل جادوگر باشد ،
باید فصل جادوگر باشد.
وقتی از پنجره به بیرون نگاه می کنم ،
به نظر شما من چه می بینم؟
و وقتی به پنجره ام نگاه می کنم ،
خیلی آدمهای مختلف باید باشند
عجیب است ، مطمئناً عجیب است.
شما باید هر بخیه را بردارید ،
شما باید هر بخیه را بردارید ،
خرگوش هایی که در گودال می دوند ،
اوه نه ، باید فصل جادوگر باشد ،
باید فصل جادوگر باشد ، بله ،
باید فصل جادوگر باشد.
وقتی نگاه می کنم ، وقتی نگاه می کنم.نویسنده/نویسندگان: Donovan Leitch
اشعار دارای مجوز و ارائه شده توسط LyricFind