- یادت باشه وقتی فرار کردی
و من زانو زدم
و التماس کردم که ترک نکنی
چون من گیج میشدم
خوب تو منو به هر حال ترک کردی
و سپس روزها بدتر و بدتر شدند
و حالا می بینی که من رفتم
کاملاً از ذهن من خارج شده است
و می آیند تا مرا ببرند هههه
می آیند مرا ببرند هو هو هی هی هه هاااا
به مزرعه خنده دار
جایی که زندگی همیشه زیباست
و من از دیدن آن مردان جوان خوب خوشحال خواهم شد
در کت های سفید تمیزشان
و می آیند تا من را ببرند هاااا
فکر کردی شوخیه
و پس تو خندیدی
وقتی گفتم خندیدی
این از دست دادن تو باعث میشود که سرم را برگردانم
درست؟ میدونی خندیدی
شنیدم خندیدی تو خندیدی
خندیدی و خندیدی و بعد رفتی
اما اکنون می دانید که من کاملاً دیوانه هستم
و می آیند تا من را ببرند هاااا
می آیند مرا ببرند هو هو هی هی هه هاااا
به خانه شاد با درختان و گل ها و غوغای پرندگان
و سبدبافانی که می نشینند و لبخند می زنند و انگشتان شست و پا را می چرخانند
و می آیند تا من را ببرند هاااا
غذاتو پختم
خانه شما را تمیز کردم
و اینگونه به من پول پس می دهید
به خاطر تمام کارهای محبت آمیز و بی خودانه ام
ها! خوب تو فقط صبر کن
آنها شما را هنوز و زمانی که پیدا کنند پیدا خواهند کرد
آنها شما را در A.S.P.C.A قرار می دهند.
ای مات گنده
و می آیند تا من را ببرند هاااا
می آیند من را ببرند هاااا هو هو هی هی
به مزرعه خنده دار که در آن زندگی همیشه زیبا است
و من از دیدن آن مردان جوان خوب خوشحال خواهم شد
در کت های سفید تمیزشان
و می آیند تا من را ببرند
به خانه شاد با درختان و گل ها و غوغای پرندگان
و سبدبافانی که می نشینند و لبخند می زنند و انگشتان شست و پا را می چرخانند
و می آیند تا من را ببرند هاااا!