- او: آنها می گویند ما جوان هستیم و ما نمی دانیم تا زمانی که بزرگ نشویم متوجه نمی شویم
او: خوب ، من نمی دانم آیا همه اینها درست است ، زیرا تو مرا گرفتی و عزیزم من تو را گرفتم
او: عزیزم
هر دو: من به تو رسیدم عزیزم من به تو رسیدم عزیزم
.
او: آنها می گویند عشق ما اجاره خانه را قبل از به دست آوردن آن نمی پردازد ، پول ما همه خرج شده است
او: من حدس می زنم اینطور است ، ما دیگ نداریم اما حداقل از همه چیزهایی که به دست آوردیم مطمئن هستم
او: عزیزم
هر دو: من به تو رسیدم عزیزم من به تو رسیدم عزیزم
او: من در بهار گل گرفتم ، مجبور شدم انگشتر مرا بپوشید
او: و وقتی ناراحت می شوم ، تو دلقک هستی و اگر بترسم ، همیشه در این حوالی هستی
او: بنابراین اجازه دهید آنها بگویند موهای شما خیلی بلند است زیرا من اهمیتی نمی دهم ، با شما نمی توانم اشتباه کنم
او: سپس دست کوچک خود را در دست من بگذار ، هیچ تپه یا کوهی وجود ندارد که ما نتوانیم از آن بالا برویم
او: عزیزم
هر دو: من به تو رسیدم عزیزم من به تو رسیدم عزیزم
او: من تو را مجبور به گرفتن دستم کردم
او: من شما را متوجه کردم
او: من تو را مجبور کردم که با من قدم بزنی
او: من تو را مجبور کردم که با من صحبت کنی
او: انگار شب بخیر را ببوسید
او: من تو را مجبور کردم محکم مرا بگیرد
او: من تو را گرفتم ، رهایم نمی کنم
او: من تو را مجبور کردم خیلی دوست داشته باشم
هر دو: من به تو رسیدم عزیزم من به تو رسیدم عزیزم من به تو رسیدم عزیزم من به تو رسیدم من به تو رسیدم عزیزمنویسنده/نویسندگان: سانی بونو
ناشر: Warner Chappell Music، Inc.
اشعار دارای مجوز و ارائه شده توسط LyricFind