- طوری حرکت می کند که انگار اهمیتی نمی دهد
صاف مانند ابریشم ، خنک مانند هوا
اوه ، این باعث می شود که شما گریه کنید
او نام شما را نمی داند و قلب شما مانند قطار مترو می تپد
اوه ، این باعث می شود شما بمیرید
اوه ، نمی خوای ببرش؟
میخوای همه رو مال خودت کنی؟
ماریا
باید اونو ببینی
دیوانه شوید و از ذهن خود خارج شوید
لاتین
خیابان ماریا
یک میلیون و یک چراغ شمع
من قبلاً این مورد را دیده بودم
در بهترین دوست من و پسر همسایه
احمق برای عشق و احمق آتش
از باران وارد نمی شود
او اقیانوس هایی است که از رودخانه عبور می کنند
آبی مثل یخ و میل
نمی خواهی او را بسازی؟
اوه ، نمی خوای ببرش خونه؟
ماریا
باید اونو ببینی
دیوانه شوید و از ذهن خود خارج شوید
رجینا
خیابان ماریا
یک میلیون و یک چراغ شمع
اوه ، نمی خواهی او را بشکنی؟
اوه ، نمی خوای ببرش خونه؟
طوری راه می رود که انگار اهمیتی نمی دهد
راه رفتن روی هوای وارداتی
اوه ، این باعث می شود شما بمیرید
ماریا
باید اونو ببینی
دیوانه شوید و از ذهن خود خارج شوید
رجینا
خیابان ماریا
یک میلیون و یک چراغ شمع
ماریا
باید اونو ببینی
دیوانه شوید و از ذهن خود خارج شوید
رجینا
خیابان ماریا
یک میلیون و یک چراغ شمع
ماریا
باید اونو ببینی
دیوانه شوید و از ذهن خود خارج شوید
رجینا
خیابان ماریا
یک میلیون و یک چراغ شمعنویسنده/نویسندگان: جیمز دستری
ناشر: مدیریت حقوق BMG
اشعار مجاز و ارائه شده توسط LyricFind
بازی ماریا چیزی پیدا نکرد. ممکن است حاوی پیوندهای وابسته باشد