- می خواهی صبح با من بمانی
فقط وقتی من میخوابم منو نگه داری ،
من قصد داشتم آب را زیر پا بگذارم
حالا من خیلی عمیق شده ام ،
برای هر قطعه ای از من که تو را می خواهد
قطعه دیگری عقب می افتد.
چون چیزی به من می دهی
این باعث ترس من می شود ، خوب ،
این نمی تواند چیزی باشد
اما من حاضرم آن را امتحان کنم ،
لطفاً چیزی به من بدهید
چون ممکن است روزی قلبم را بشناسم.
شما قبلاً ساعت ها منتظر بودید
فقط برای گذراندن کمی وقت تنها با من ،
و می توانم بگویم من هرگز برای شما گل نخریده ام
من نمی توانم معنی آن را درک کنم ،
هیچ وقت فکر نمی کردم کسی را دوست داشته باشم ،
این رویای شخص دیگری بود.
چون چیزی به من می دهی
این باعث ترس من می شود ، خوب ،
این نمی تواند چیزی باشد
اما من حاضرم آن را امتحان کنم ،
لطفا چیزی به من بدهید ،
چون ممکن است روزی از صمیم قلب با تو تماس بگیرم ،
اما ممکن است یک ثانیه خیلی دیر شود ،
و کلماتی که هرگز نتوانستم بگویم
به هر حال میاد بیرون
چون چیزی به من می دهی
این باعث ترس من می شود ، خوب ،
این نمی تواند چیزی باشد
اما من حاضرم آن را امتحان کنم ،
لطفا چیزی به من بدهید ،
چون چیزی به من می دهی
این باعث ترس من می شود ، خوب ،
این نمی تواند چیزی باشد
اما من حاضرم آن را امتحان کنم ،
لطفاً چیزی به من بدهید
چون ممکن است روزی قلبم را بشناسم.
قلب مرا بشناس ، قلب مرا بشناس ، قلب مرا بشناسنویسنده/نویسندگان: جیمز موریسون کچپل ، فرانسیس آنتونی وایت
ناشر: Kobalt Music Publishing Ltd.، Sony/ATV Music Publishing LLC، Universal Music Publishing Group
اشعار دارای مجوز و ارائه شده توسط LyricFind
بازی چیزی به من می دهی چیزی پیدا نشد ممکن است حاوی پیوندهای وابسته باشد