- دلیلی برای آمدن به من نداشت
و باران می بارد
هیچ دلیلی نداره
و همان صدایی به من می آید که انگار همه چیز کند شده است
و باورم کن
من بودم که بهت خبر دادم
من بعد از هفتاد و چهار ، هفتاد و پنج متاسف بودم
کار آسانی نیست
چیزی برای گفتن نیست زیرا قبلاً گفته شده است
هرگز آسان نیست
وقتی به چشمان شما نگاه می کنم ، می بینم که کارم خوب خواهد بود
وقتی به چشمان شما نگاه می کنم ، بهتر عمل می کنم
من بودم که بهت خبر دادم
من بعد از هفتاد و چهار ، هفتاد و پنج متاسف بودم
بیشتر به من می دهد و من تعریف می کنم
چون واقعاً فقط بعد از هفتاد و چهار ، هفتاد و پنج سالگی
دلیلی برای آمدن به من نداشت
و باران می بارد
هیچ دلیلی نداره
وقتی به چشمان شما نگاه می کنم ، می بینم که کارم خوب خواهد بود
وقتی به چشمان شما نگاه می کنم ، بهتر عمل می کنم
من بودم که بهت خبر دادم
من متاسفم-بعد از هفتاد و چهار ، هفتاد و پنج
بیشتر به من می دهد و من تعریف می کنم
چون واقعاً فقط بعد از هفتاد و چهار ، هفتاد و پنج سالگی
هفتاد و چهار ، هفتاد و پنج
هفتاد و چهار ، هفتاد و پنج
هفتاد و چهار ، هفتاد و پنج
بازی 74-75 چیزی پیدا نشد. ممکن است حاوی پیوندهای وابسته باشد