- بگذار بغلت کنم
برای آخرین بار
این آخرین فرصت برای احساس دوباره است
اما تو مرا شکست
حالا من نمی توانم چیزی را احساس کنم
وقتی دوستت دارم
خیلی نادرست است
حتی نمی توانم خودم را متقاعد کنم
وقتی دارم حرف میزنم
این صدای شخص دیگری است
وای اشکم رو در میاره
سعی می کنم خودمو نگه دارم اما خیلی درد می کنه
من سعی می کنم ببخشم ، اما این کافی نیست که همه چیز درست شود
نمی توان روی سیم های شکسته بازی کرد
شما نمی توانید چیزی را احساس کنید که قلب شما نمی خواهد آن را احساس کند
من نمی توانم چیزی را به شما بگویم که واقعی نیست
آه حقیقت درد دارد
و دروغ بدتر
چگونه می توانم دیگر بدهم
وقتی کمی کمتر از قبل دوستت دارم
اوه ما چیکار میکنیم
در حال تبدیل شدن به خاک هستیم
بازی خانه در ویرانه های ما
دویدن از میان آتش
وقتی چیزی برای پس انداز باقی نمی ماند
مثل این است که آخرین قطار را تعقیب کنید وقتی خیلی دیر است (خیلی دیر است)
اوه اشکم در میاره
سعی می کنم خودمو نگه دارم اما خیلی درد می کنه
من سعی می کنم ببخشم ، اما این کافی نیست که همه چیز درست شود
نمی توان روی سیم های شکسته بازی کرد
شما نمی توانید چیزی را احساس کنید که قلب شما نمی خواهد آن را احساس کند
من نمی توانم چیزی را به شما بگویم که واقعی نیست
خوب حقیقت درد دارد
و دروغ بدتر
چگونه می توانم دیگر بدهم
وقتی کمی کمتر از قبل دوستت دارم
اما در حال عبور از میان آتش هستیم
وقتی چیزی برای پس انداز باقی نمی ماند
مثل این است که آخرین قطار را تعقیب کنید
وقتی هر دوی ما می دانیم خیلی دیر است (خیلی دیر است)
نمی توان روی سیم های شکسته بازی کرد
شما نمی توانید چیزی را احساس کنید که قلب شما نمی خواهد آن را احساس کند
من نمی توانم چیزی را به شما بگویم که واقعی نیست
خوب حقیقت درد دارد
و دروغ بدتر
چگونه می توانم دیگر بدهم
وقتی کمی کمتر از قبل دوستت دارم
آه می دانی که من کمی کمتر از قبل دوستت دارم
اجازه بدهید برای آخرین بار شما را نگه دارم
این آخرین فرصت برای احساس دوباره استنویسنده/نویسندگان: Fraser THORNEYCROFT SMITH ، James Catchpole ، Nina Woodford
ناشر: Sony/ATV Music Publishing LLC ، مدیریت حقوق BMG
اشعار مجاز و ارائه شده توسط LyricFind
بازی سیم های شکسته چیزی پیدا نشد. ممکن است حاوی پیوندهای وابسته باشد
