- زمانی که همه اهداف کوچک من بسیار مهم به نظر می رسیدند
هر دیگ طلا پر از اعوجاج است
بهشت مکانی بود که هنوز در فضا حرکت نمی کرد
اما به زودی
من شما را گرفتم
من همه چیز را گرفتم
هوات رو دارم
من به هیچی نیاز ندارم
بیشتر از تو
من همه چیز را گرفتم
هوات رو دارم
با قدم زدن در میان تپه ها رفتیم
سعی کنید وانمود کنید که ما هر دو می دانیم
شاید اگر پس انداز کنیم
ما می توانیم یک خانه کوچک بسازیم
اما سپس طوفان جهنمی آمد و فریاد زد:
'شما باید رها کنید ، هیچ کنترلی ندارید
انجام ندهید'
من شما را گرفتم
من همه چیز را گرفتم
هوات رو دارم
من به هیچی نیاز ندارم
بیشتر از تو
من همه چیز را گرفتم
هوات رو دارم
این وزن به تنهایی بیش از حد است
بعضی روزها اصلاً نمی توانم آن را نگه دارم
تو برای من قبولش کن
وقتی فردا خیلی زیاد است
من همه را حمل می کنم ، من شما را گرفتم
و وقتی فردا خیلی زیاد است
من تمام آنچه را که برایت آورده ام حمل می کنم
من شما را گرفتم
من همه چیز را گرفتم
هوات رو دارم
من به هیچی نیاز ندارم
بیشتر از تو
من همه چیز را گرفتم
هوات رو دارمنویسنده/نویسندگان: جک هودی جانسون
ناشر: Bubble Toes Publishing
اشعار دارای مجوز و ارائه شده توسط LyricFind
بازی I Got You نتوانستید چیزی پیدا کنید. ممکن است حاوی پیوندهای وابسته باشد