- وقتی که من مرد جوان بود من تا به حال مراقبت
در اطراف نادان، هدف قرار دادن شهر، در حال رشد مو من
تو از راه رسیدی و قلب من به سرقت برده زمانی که شما وارد زندگی من
اوه عزیزم ، آنچه را که لازم است بدست آوردی ، بنابراین من تو را همسرم کردم
از آن به بعد هرگز به عقب نگاه نکردم
تقریباً شبیه یک رویا زندگی کردن است
و اوه دوستت دارم
شما همراه از دور آمد و به من در اینجا یافت نشد
من یه بازی بود به اطراف، احساس کردن، hittin، آبجو
تو مرا از روی زمین بلند کردی و لبخندی به من زدی
شما گفتید خیلی جوان هستید ، زندگی شما شروع نشده است ، بیایید مدتی راه برویم
و به عنوان سر من spinnin بود دور
به چشمانت خیره شدم
و فکر کرد اوه من تو را می خواهم
ممنون عزیزم که دوستی
و می درخشی نور خود را در زندگی من
چون اوه من به تو نیاز دارم
همانطور که سرم گرد می شد
به چشمانت خیره شدم
و فکر کرد اوه من تو را می خواهم
بازم ممنون که دوستم هستی
And straightenin 'out my life
چون آه من به تو نیاز
از آن به بعد هرگز به عقب نگاه نکردم
این تقریباً شبیه یک رویا است
اوه من گرفتمت
اگر تا به حال یک مرد همه چیز را داشته است
باید من بودم
و اوه دوستت دارمنویسنده / S: درک جان هولت
ناشر: انتشارات Peermusic
اشعار مجاز و ارائه شده توسط LyricFind
بازی دوستت دارم چیزی پیدا نکردم. ممکن است حاوی پیوندهای وابسته باشد