- خوب من از گریه کردن خسته شده ام اما دوباره در جاده هستم - دوباره در جاده هستم.
خوب من از گریه کردن خسته شده ام اما دوباره در جاده هستم - دوباره در جاده هستم.
من هیچ زنی ندارم که فقط به دوست ویژه ام زنگ بزند.
و من قصد دارم شهر را ترک کنم ، باید بروم.
من قصد دارم شهر را ترک کنم ، باید بروم.
این همه هیاهو و دعوا ، مردی که مطمئنم نمی تواند بماند.
می دانید اولین باری که در باران و برف - در باران و برف - بیرون رفتم.
می دانید اولین باری که در باران و برف - در باران و برف - بیرون رفتم.
من هیچ دوست و حتی جایی برای رفتن نداشتم.
و مادر عزیزم وقتی من بسیار جوان بودم - وقتی که من کاملا جوان بودم ، مرا ترک کرد.
و مادر عزیزم وقتی من بسیار جوان بودم - وقتی که من کاملا جوان بودم ، مرا ترک کرد.
او گفت: 'خداوند به پسر شریر من رحم کند.'
یه راهنمایی از من بکن مامان لطفا دیگه گریه نکن - دیگه گریه نکن
یه راهنمایی از من بکن مامان لطفا دیگه گریه نکن - دیگه گریه نکن
چون به زودی یک صبح در جاده ای است که من رفته ام.
اما من آن جاده طولانی و تنها را طی نمی کنم - همه به تنهایی.
اما من از آن راه طولانی و تنها نمی روم - همه به تنهایی.
من نمی توانم تو را حمل کنم عزیزم ، شخص دیگری را حمل می کنم.
بازی On The Road Again چیزی پیدا نکردم. ممکن است حاوی پیوندهای وابسته باشد