- عزیزم من میرم
من باید در راه باشم
زمان در حال نزدیک شدن است
قطار من می رود
من آن را در چشمان شما می بینم
عشق ، نیاز ، اشکهای تو
اما من بدون تو تنها می مانم
و من به عشق تو احتیاج دارم تا مرا ببیند
پس لطفا مرا باور کنید
قلب من در دستان توست
و دلم برات تنگ میشه
چون میدونی این عزیزم
هر وقت خسته می شوم
و من به اندازه کافی سیر کرده ام
احساس تسلیم شدن کنید
میدونی که این عزیزم
به من شهامت می دهد
و قدرت مورد نیاز من
لطفا باور کنید که حقیقت دارد
عزیزم من تو را دوست دارم
میدونی که این عزیزم
هر وقت خسته می شوم
و من به اندازه کافی سیر کرده ام
احساس تسلیم شدن کنید
میدونی که این عزیزم
به من شهامت می دهد
و قدرت مورد نیاز من
لطفا باور کنید که حقیقت دارد
عزیزم من تو را دوست دارم
عزیزم من دارم میرم
یکبار دیگر می گویم
و به نوعی سعی کنید لبخند بزنید
من حسی را که می خواهیم فراموش کنیم می دانم
اگر فقط برای مدتی
چون بدون تو تنها می مانم
و من به عشق تو احتیاج دارم تا مرا ببیند
لطفاً مرا باور کنید
قلب من در دستان توست
چون دلم برات تنگ میشه
عزیزم من تو را دوست دارم
عزیزم من تو را دوست دارم
اوه عزیزمنویسنده/نویسندگان: دنیس دی یانگ
ناشر: Wixen Music Publishing
اشعار مجاز و ارائه شده توسط LyricFind
بازی عزیزم چیزی پیدا نشد. ممکن است حاوی پیوندهای وابسته باشد