- اگر یک تصویر هزار کلمه را ترسیم کند ،
پس چرا نمی توانم تو را نقاشی کنم؟
کلمات هرگز آن چیزی را که من با آن آشنا شده ام نشان نمی دهد.
اگر چهره ای بتواند هزار کشتی را پرتاب کند ،
پس کجا باید بروم؟
جز تو کسی خانه نیست ،
تو تنها چیزی هستی که برای من هم باقی مانده
و وقتی عشق من به زندگی در حال خشک شدن است ،
تو بیا و خودت را روی من بریز.
اگر یک مرد می تواند همزمان دو مکان باشد ،
من با تو بودم
فردا و امروز ، در کنار شما در تمام راه.
اگر جهان چرخش خود را به آرامی متوقف کند تا بمیرد ،
آخر را با تو می گذرانم
و وقتی دنیا به پایان رسید ،
سپس یکی یکی ستاره ها خاموش می شوند ،
سپس من و شما به سادگی پرواز می کردیمنویسنده/نویسندگان: دیوید گیتس
ناشر: Sony/ATV Music Publishing LLC
اشعار مجاز و ارائه شده توسط LyricFind
بازی اگر نتوانست چیزی پیدا کند ممکن است حاوی پیوندهای وابسته باشد